جاده کمربندی اثر هانری بشو
جاده کمربندی اثر هانری بشو(۲۰۱۲-۱۹۱۳)، نویسنده و روانکاو فرانسوی است. این کتاب در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه لیورانتر شده است. بشو این کتاب را در واپسین سالهای عمر و در سن ۹۵ سالگی نوشت. هانری بُشو در کتاب جادۀ کمربندی سه داستان را به صورتی هوشمندانه در هم آمیخته است.
در بریدهای از داستان میخوانیم:
شادو تکیه به دیوارداده و استفان را مینگرد. آیا استفان او را میبیند یا نه، من هرگز به این موضوع پی نخواهم برد. شادو دراز میکشد، هر دو به خواب رفتهاند، شاید خواب یکدیگر را میبینند. آن دو به موازات هم در دو خطی که هرگز یکدیگر را قطع نمیکنند دراز کشیدهاند. استفان هر از گاه به خاطر بازوی شکستهاش ناله میکند. انتظار چنان طولانی شده است و راهحل و چاره چنان مبهم و نامعلوم شده که شادو نیز نمیتواند هیچ کاری جز نالیدن انجام دهد. او آن را میشنود، آنچه که جبران ناپذیر است. استفان موفق به ایجاد شکافی در بیتفاوتی و بیاعتنایی نفرتانگیزِ قابل تحسینِ شادو شده است.
شادو میگوید: «در این رخداد، این مسئله مطرح میشود که چه کسی شاه و چه کسی وزیر است. اکنون دیگر شاه سیاهی مقابل شاه سفید وجود ندارد. تمام امتیازها بهواسطۀ جنگ و درگیری درهم و قاطی شده است. یک شاه سفید وجود دارد، که آن هم استفان است و اگر این شاه پی ببرد که من وزیر هستم، وزیر چارهای جز کشتن و نابود کردن ندارد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.