کتاب حرمسرای قذافی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب حرمسرای قذافی کتابی که چهرهی سیاسی قذافی را نشان دهد و یا یک زندگینامه نیست. بلکه مستندی است که خواندنش برای همه واجب است تا بدانیم روزی جنایت تا کجا میتواند ریشه بگستراند.
دربارهی آنیک کوژان
آنیک کوژان خبرنگار فرانسوی در ۱۹۵۷ متولد شد. او روزنامهنگار، خبرنگار جنگ و خبرنگار مجلهی لوموند است. معروفیت آنیک کوژان به دلیل کتاب حرمسرای قذافی است که در سالهای پس از انقلاب لیبی نوشته است. او برای کتاب حرمسرای قذافی جایزه بزرگ باشگاه بینالمللی مطبوعات را از آن خود کرد.
جملاتی از کتاب حرمسرای قذافی
کلاس اول هنوز شروع نشده بود که یکی از معلمها داخل شد و به من گفت مرا برای تقدیم دستهگل و هدایا به قائد اعظم انتخاب کردهاند. من! همان دختر آرایشگاهی! همان دانشآموزی که همیشه او را دور از دیگر دانشآموزان نگه میداشتند! کاملا یکه خورده بودم. اول چشمهایم از فرط تعجب گشاد شد، بعد از جایم بلند شدم، شاد و بشاش و آگاه از اینکه همه دخترهای کلاس دارند به من حسودی میکنند. معلمها مرا به اتاق بزرگی بردند که تعدادی دانشآموز دیگر هم که مثل من انتخاب شده بودند در آنجا حضور داشتند. سپس به همه ما دستور دادند خیلی سریع یونیفورمهایمان را درآوریم و لباس سنتی لیبیایی بپوشیم. لباسها روی چوبلباسیها حاضر و آماده بودند. پیرهن قرمز، شلوار قرمز، روسری و کلاه کوچکی که آنها با نهایت دقت روی سرمان گذاشتند. وای چقدر همه اینها هیجانانگیز بود! معلمها با ریزبینی خاصی مراقب بودند لباسهایمان کاملا مرتب باشد و به هر چیز جزئی توجه نشان میدادند. اگر طره موهای دانشآموزی فر خورده بود فورآ سشوار میآوردند تا آن را صاف بکنند. سنجاق روسریهایمان را چک میکردند مبادا معیوب باشند. پرسیدم: «بهتان التماس میکنم به من بگویید چگونه باید به قائد اعظم خوشامد بگویم! من باید چه کار کنم؟ آیا باید شعری یا جملهای را از حفظ بخوانم؟» قلبم با سرعت صدها کیلومتر در ثانیه میزد و همزمان معلمها به سختی کار میکردند تا ما خیلی خوب و معرکه به نظر بیاییم. حالا که به آن روز فکر میکنم، برههایی را میبینم که در حال آماده شدن برای رفتن به سوی مسلخ بودند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.