تازمانی که اثر هاینریش بل
کتاب تازمانی که اثر هاینریش بل، شامل مجموعه داستانی واقعی است.
در بخشی از کتاب زمانی که دیر شد میخوانیم:
باید میآمدم و حرفم را بهت میگفتم.شاید با من میآمدی، وقتی به خودم آمدم دیر شده بود.تو رفته بودی و جای خالی تو نه تنها در جادهها بلکه در تمام وجودم خالی شده بود.
از همان زمان فکر میکردم که دیگر این جای خالی با وجود هیچکس پر نمیشود.و زمانی این حس بدتر شد که آمدم و شرایط تو را دیدم من جنگیدنت برای زندگی را دیدم.
دیدم که بغض میکنی تا مدتها اینطوری زندگی میکردم، دیگر تحمل نداشتم که تورو در اون شرایط بد ببینم.پس خودم را از همه دور کردم و در خوشیها را به روی خودم بستم.فرار کردم و خودم را با درس خواندن تنبیه کردم.من تنهایی درد کشیدم،درد نبودن تو سالهای زندگیم را سوزاند.
این را نمیگویم که ناراحت بشی، چون این درد کشیدن برایم شیرین بود،.چند سال بعد که درسم تمام شد با اصرار زیاد مادرم با دختر خالهام عقد کردم.اما واقعا نمیشد من خوشحال نبودم و نمیتوانستم کسی را خوشحال کنم.
بد خلقیهایم زیاد شد و دختر خالم نتونست تحمل کنه، منم یه روز ماجرای دوست داشتن تو را برایش تعریف کردم.و اون هم ترجیح داد با آدم ناراحتی مثل من زندگی نکنه، من زنده نبودم و زندگی نمیکردم، پس باید بدونی تنها کسی که الآن درد دلت را میتونه بفهمه منم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.