ملکان عذاب اثر ابوتراب خسروی
بی شک ابوتراب خسروی یکی از نویسندگانی است. که سعی در واگویه کردن، اتفاقات تاریخی دارد. استاد ترسیم روایت های موازی و پیچیده، طوری که با خلاقیت و چیره دستی، شخصیت ها، زمان و گذرش را در هم ادغام کرده. تا خواننده به ملال گذر زمان، کمتر پی ببرد. نویسنده به وسیله ایجاد و ساخت سه روایت موازی سعی دارد. تا بتواند، به وسیله ایجاد قدرت تعلیق و روایت های که مثل بافه ای درهم تنیده شده.برای مخاطب هیچ راه گریزی برای رویایی با این تاریخ بجا نگذارد . تا خطوط موازی سوژه داستان، در به عین لفافه بردن شخصیت های اصلی و تیپیکال و رو کردن همین شخصیت ها، در طول این سه روایت، بدون اینکه لطمه ای به ساختار کلی رمان و اندام واره ای درون متنی و بیرون متنی آن وارد شود.
ملکان عذاب اثر ابوتراب خسروی است. که بعد از رمان اسفار کاتبان و رود راوی سومین رمان برجسته از این نویسنده شیرازی است.رمانی که آغاز آن شخصیت پردازی خوب نویسنده شروع می شود.نویسنده با روایت زکریا در دوران کودکی آغاز می کند. و بعد مخاطب را با روایت های گوناگون مواجه می کند. روایتی از ارباب رعیتی، روایتی از تاریخ، از تاریخ 28 مرداد، از زنی که مردهای زیادی یا به عبارتی دیگر، خان های زیادی در زندگی او سرک می کشند، ایجاد خرده روایت های درهم تنیده، ایجاد روایت زکریا و هم زمان با همین روایت، روایت پسر زکریا و عشق هولناکی که می خواهد او را به ورطه نابودی بکشاند.
روایتی از ژاندارمی که پدر اصلی زکریا محسوب می شود، روایت خود زکریا در مورد پدر و همچنین روایت پسر زکریا در مورد زکریا، روایتی نسل در نسل از پدران تا پسران، روایت های خوش ساخت، موازی و درهم تنیده، روایتی از قتل سرهنگ سلیمی و ایجاد و ایجاد تحقق بخشیدن به آن است.
در این لینک میتوانید مصاحبه نویسنده این اثر را با ایسنا مشاهده کنید.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.