مشکلات اخلاقی در قبیلههای اخلاقی
به این مثال توجه کنید: در بخش شرقی جنگلی انبوه و تاریک، چهار قبیلۀ مختلف در چهار جهت اصلی آن زندگی میکنند. در یک تابستان، آتشسوزی مهیبی در جنگل روی داد و آن را به خاکستر تبدیل کرد. پس از آن، باران شدیدی آمد و خیلی زود سرزمینی که زمانی پر از درختان گوناگون بود، به علفزاری پرنشیبوفراز تبدیل شد، بهشتی ایدئال برای چرای حیوانات. قبایل اطراف، هریک مدعی مالکیت این زمین شدند که خود تبدیل به دلیلی برای دعوا و منازعات بیشتر بین آنها شد. چهار قبیله درگیر جنگ با یکدیگر شدند و انسانها و حیوانات زیادی جان خود را از دست دادند. منازعات کوچک تبدیل به دشمنیهای خونین شد که آن هم جنگهای مرگبارتری را به بار آورد.
آمدن قبایل جدید اوضاع را از آنچه بود هم بدتر کرد؛ قبیلههایی که از مناطقی دوردست آمده بودند تا در این مراتع جدید ساکن شوند. قبیلههای جدید آدابورسوم و قوانینی داشتند که برای دیگران، اگر نگوییم مسخره، عجیب به نظر میآمد. مثلاً اینکه گوسفندهای سیاه نباید در همان محوطهای بخوابند که گوسفندان سفید در آن هستند. زنان باید در منظر عام لالۀ گوش خود را بپوشانند. آوازخواندن در روزهای چهارشنبه ممنوع است.
هر قبیله برای خود نوعی اخلاق عرفی دارد. قبیلههای مراتع جدید با هم وارد جنگ میشوند، نه به این دلیل که آدمهای اخلاقگرایی نیستند، بلکه به این دلیل که آنها به زندگی در مزارع، با دیدگاههای اخلاقی بسیار متفاوتی نگاه میکنند. گرین نام آن را «تراژدی اخلاق عرفی» میگذارد.
تمثیل مراتع جدید یک داستان است، اما تراژدی اخلاق عرفی یک واقعیت است. این تراژدی اساس زندگی امروزی و مدرن ما را تشکیل میدهد؛ تراژدی بسیار ریشهداری که در حوزۀ مسائل اخلاقی بین ما تفرقه به وجود آورده است. این کتاب برای کشف این مشکلات و درنهایت، حل آنها نگاشته شده است. نویسنده در این کتاب میخواهد شفافیت را به شما ارائه کند و به همراه این شفافیت، انگیزه و فرصت برای اینکه بتوانید نیروی خود را با افرادی که مشابه شما فکر میکنند، یکی کنید.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.